تمدن اسلامي از راه بازرگاني و جنگ هاي صليبي و ترجمه صدها کتاب عربي به لاتين و مسافرت هاي دانشوراني از قبيل گربرت و مايکل اسکات و دلارد و ... به اندلس اسلامي و نيز از طریق جنگهای صلیبی و نیزجوانان مسيحي که پدرانشان آنها را براي کسب علم و آداب و تمدن به کشورهاي اسلامي مي فرستادند، به اروپا راه يافت.

دنياي اسلام در جهان مسيحي نفوذهاي گوناگون داشت. اروپا از ديار اسلام، غذاها، شربت‌ها، دارو، درمان، اسلحه و نشان هاي خانوادگي، سليقه و ذوق هنري، ابزار و رسوم صنعت و تجارت، قوانين و رسوم دريانوردي را فرا گرفت و غالباً لغات آن را از مسلمانان اقتباس کرد.

مسلمانان، علوم مختلف را پس از فرا گرفتن و پروراندن و متعالي ساختن، به اروپا انتقال دادند و زمينه رشد علم و دانش را در مغرب زمين فراهم نمودند. ارتباط‌هايي که بين جهان اسلام و دنياي مسيحيت به وقوع پيوست، آغاز و به تدريج بر وسعت آن افزوده شد.

روابط مزبور به طور عمده سه نوع بوده است؛اول در خلال جنگ هاي صليبي+دوم اين تماس ها آنهايي بود که در سيسيل واقع شد و تماسهاي بعدي، آنهايي بود که در شبه جزيره ايبري (اندلس، اسپانياي کنوني) بين مسلمانان و غربي ها برقرار شد.

همين تماس هاي اخير که به دنبال فتح اسپانيا و سيسيل به دست مسلمانان واقع شد، بيشترين نتايج را در پي داشت. در پرتو تسلط مسلمانان و ايجاد شرايط مساعد براي گسترش تمدن، در طول سال هاي متمادي، فرهنگ منحصر به فردي در منطقه سيسيل مستقر شده بود. انتقال علوم اسلامي به جهان مسيحيت در شبه جزيره ايبري عميق تر و شديدتر و به نسبت ديگر نقاط بیشتر شد. 

روحيه گذشت و تعامل حکام مسلمان با مردم ساير مذاهب، به ويژه با دانشمندان مسيحي و يهودي موجب رو آوردن دانش اندوزان مختلف به اين کشور شد. آنگاه نفوذ عناصر علوم اسلامي از طريق آثار انبوه مترجمان به جهان مسيحيت مغرب زمين موجب باروري علوم جديد نورسته شد.                                                                     

                                                                                   علی ملائی

                                                                 کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی